ویکیهاو مانند ویکیپدیا یک “ویکی” است. بنابراین بسیاری از مقالات ما با مشارکت افراد متعددی نوشته شدهاند. برای خلق این مقاله، نویسندگانِ داوطلب کار کردند تا ویرایشش کنند و به مرور زمان بهبودش دهند.
در این مقاله به 10 مرجع استناد شده که در پایین صفحه لیست شدهاند.
این مقاله ۱٬۹۹۶بار مشاهده شده است.
شروع یک مقاله برای این مهم است، چون باید از همان اول مقاله توجه خواننده را جلب کنی. البته ادامهی مقاله هم باید لحن و محتوای درست و مناسبی داشته باشد. روش خاصی برای شروع مقاله وجود ندارد، اما اگر بتوانی مقالهات را خیلی خوب شروع کنی، میتوانی قدرت نوشتهات را به خواننده نشان بدهی. قبل از شروع یک مقاله باید یک نقشه راه از موضوعی میخواهی دربارهاش بنویسی تهیه کنی. بعد مقدمه یا چکیدهای از مقاله را آماده کن. برای این که کیفیت کارت را بیشتر کنی، بهتر است از ترفندهای متداول نگارش استفاده کنی.
مراحل
مقدمهی مقاله
-
1بحث خود را به شکلی متقاعدکننده در یک مقدمه خلاصه کن. هرچند هر مقاله منحصربفرد است (حتی آثار ادبی سرقت شده) اما داشتن استراتژی مشخص نسبت به موضوعی که دربارهاش مینویسی به تو کمک میکند تا مقالهات را بهتر پیش ببری. به عنوان مثال، اگر یک مقالهی استدلالی مینویسی، یعنی دربارهی موضوعی خاص استدلال میآوری تا خواننده را مجاب به پذیرش آن کنی، نوشتن روش استدلال به صورت خلاصه و در یک یا چند پاراگراف به خواننده کمک میکند تا دیدی کلی از منطقی که برای اثبات استدلالت استفاده میکنی، به دست آورد.[۱]
- مثلا اگر از نرخ اعلام شده برای مالیات بر فروش اجناس انتقاد میکنی، میتوانی در پاراگراف اول چیزی شبیه این را بیاوری: "نرخ جدید اعلام شده مالیات نزولی است که به لحاظ درآمدی برای اقشار کم درآمد غیرمسئولانه است. این مقاله با این استدلال که مالیات بر فروش فشار مالیاتی نامتناسبی را بر اقشار ضعیف وارد کرده، تاثیری منفی بر اقتصاد محلی دارد، میکوشد تا به هر تردیدی در این خصوص پاسخی روشن بدهد." با این کار خواننده از همان ابتدا متوجه میشود که موضوع اصلی در مورد چیست و بحث تو مشروعیت پیدا میکند.
-
2با نگارش خلاق توجهی خواننده را جلب کن. نوشتههای خلاق و تخیلی بیشتر از سایر متنها بر خواننده تاثیر میگذارند. در این گونه مقالات، میتوانی در شروع متن با یک استعاره، تلنگری به خواننده بزنی. تلاش برای جذابیت و ماندگاری در ذهن بخصوص در جملات اول، بهترین راه برای جلب نظر خواننده است. اگر چه در نوشتهی خلاق میتوانی به هر دری بزنی، اما باید ساختار، چهارچوب و هدف مقاله را از دست ندهی و ایدهات را از آغاز مدیریت کنی. در غیر این صورت، خواننده اشتیاقی برای دنبال کردن مقاله نخواهد داشت.
- مثلا اگر از نرخ اعلام شده برای مالیات بر فروش اجناس انتقاد میکنی، میتوانی در پاراگراف اول چیزی شبیه این را بیاوری: "نرخ جدید اعلام شده مالیات نزولی است که به لحاظ درآمدی برای اقشار کم درآمد غیرمسئولانه است. این مقاله با این استدلال که مالیات بر فروش فشار مالیاتی نامتناسبی را بر اقشار ضعیف وارد کرده، تاثیری منفی بر اقتصاد محلی دارد، میکوشد تا به هر تردیدی در این خصوص پاسخی روشن بدهد." با این کار خواننده از همان ابتدا متوجه میشود که موضوع اصلی در مورد چیست و بحث تو مشروعیت پیدا میکند.
- جملات اول میتوانند حتی بدون ایجاد هیجان، توجهی خواننده را جلب کنند. به اولین سطرهای داستان هابیت نوشته جی.آر. آر تالکین توجه کن: "در گودالی داخل زمین یک هابیت زندگی میکرد. نه از آن گودالهای کثیف، متعفن و خیس پر از کرم یا از آن گودالهای خشک و خالی و پر از خاک که هیچ نیمکتی برای نشستن یا چیزی برای خوردن در آن پیدا نمیشود: این گودال یک هابیت بود، یعنی جای آسایش." این شروع بلافاصله حس کنجکاوی خواننده را برمیانگیزد: هابیت چیست؟ چرا در گودال زندگی میکند؟ خواننده باید ادامه داستان را بخواند تا بفهمد!
-
3در مقالههای مربوط به هنر و سرگرمی، جزئیات خاص را به موضوع کلی پیوند بزن. درست است که نوشتن در زمینهی هنر و سرگرمی (مثل نقد فیلم و کتاب و غیره) در مقایسه با نوشتههای فنی، به قواعد و پیشفرضهای کمتری نیاز دارد، اما شروع این نوع نوشتهها از یک سری اصول فراگیر پیروی میکند. در این موضوعات، با این که در شروع مقاله میتوانی با کمی بازیگوشی به حاشیه بروی، اما باید مراقب باشی که با توصیف نکات ریز و پراکنده از موضوع کلی یا بحث اصلی منحرف نشوی.
- برای مثال، اگر داری نقد و تحلیلی از فیلم بچههای آسمان (۱۳۷۵) به کارگردانی مجید مجیدی مینویسی، می توانی این طور شروع کنی: "در پایان فیلم بچههای آسمان سکانسی وجود دارد که کوتاه، اما فراموشنشدنی است. در آخرین لحظاتی که علی با دلی اندوهگین از کسب رتبهی قهرمانی در مسابقات دو و میدانی دبستان به خانه برگشت، پاهای خسته و ورمکردهی خود را درون حوضچهی حیاط فرو کرد. اندکی گذشت و ماهیان سرخ حوض آرام آرام آمدند و به دور پاهای او طواف کردند." این شروع، سکانسی کوتاه و گیرا از فیلم را روایت میکند تا موضوع اصلی را به روشی جذاب به تصویر بکشد.
-
4در مقالههای فنی یا علمی رسمی و جدی باش. قرار نیست همهی نوشتهها جذاب و هیجانانگیز باشند. شوخطبعی و مزاح در فضای جدی مقالات تحلیلی، فنی و علمی جایی ندارد. این نوع نوشتهها اهداف کاربردی دارند و مشخصا برای متخصصان آن حوزه نوشته میشوند. بنابراین، چون هدف مقالههایی که در این حوزه نوشته میشود صرفاً آموزشی (و یا استدلالی) است، نباید شوخی، تصاویر رنگارنگ یا چیزهایی را که مستقیماً با موضوع در ارتباط نیست در مقاله بیاوری.
- برای مثال، اگر مقالهای تحلیلی دربارهی نقاط قوت و ضعف روشهای مختلف حفاظت از فلز در برابر زنگزدگی مینویسی، میتوانی این طور آغاز کنی: "زنگزدگی یک فرآیند الکتروشیمیایی است که در آن فلزات در برابر محیط و تخریب واکنش نشان میدهند. چون این فرآیند در انسجام ساختار اشیای فلزی مشکل جدی ایجاد میکند، شیوههای مختلفی برای محافظت در برابر زنگخوردگی پیشنهاد شده است." این آغاز کاملا صریح و مستقیم به اصل مطلب اشاره دارد و برای سبک و سیاق زمانی هدر نمیشود.
- دقت کن مقالههایی که با این سبک و سیاق نوشته میشوند معمولا یک مقدمه دارند که قبل از شروع اصل مقاله، به طور اجمالی به خواننده میگویند که مقاله درباره چه موضوعی است.
-
5در نوشتههای مطبوعاتی، مهمترین اطلاعات را همان اول بیان کن. نوشتن مقالههای مطبوعاتی با سبک و سیاق سایر گونههای نوشتاری متفاوت است. در روزنامهنگاری، بیشتر توجه و تمرکز نویسنده بر حقیقت ماجرا و رویداد است، تا این که نویسنده بخواهد دیدگاه خودش را بیان کند. بنابراین، انتظار میرود که متن شروع یک مقاله مطبوعاتی بیشتر جنبه توصیفکننده داشته باشد تا این که استدلالی یا انگیزشی باشد. در روزنامهنگاری عینی و جدی، معمولا از نویسندگان خواسته میشود که مهمترین اطلاعات در سطرهای بالا و در اولین جملات بیان شوند تا خواننده بتواند با مرور سرخط خبرها، اطلاعات ضروری را کسب کند.
- برای مثال، اگر روزنامهنگاری هستی که میخواهی خبر یک آتشسوزی محلی را کار کنی، میتوانی این طور شروع کنی: "شنبه شب، چهار ساختمان در خیابان شریعتی بر اثر اتصال برق در آتش سوختند. خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشت، اما ۵ مرد و ۱ زن و ۱ کودک زخمی شدند که برای مراقبتهای پزشکی سریعاً به بیمارستان منتقل شدند." با شروعی مثل این که عاری از هر گونه اطلاعات غیرضروری است، خواننده بیشترین اطلاعات ممکن را با یک نگاه دریافت میکند.
- در پاراگرافهای بعدی، میتوانی جزئیات بیشتری از ماجرا یا خبر را بیان کنی و شرح اتفاقات پیرامون خبر برای خوانندگانی است که بخواهند درباره آن اتفاق بیشتر بدانند.
ترسیم نقشهی راه مقاله
-
1یک تک جمله جالب توجه بنویس تا خواننده را اصطلاحا به قلاب خود بیاندازی. ممکن است یک نوشته یا متن برای تو جذاب باشد و برای خواننده چندان جالب توجه نباشد. خیلی از افراد اهل مطالعه نسبت به این موضوع که چه متنی را بخوانند یا نخوانند حساس هستند و معمولا گزینشی رفتار میکنند. اگر بخشی از نوشته برای آنها خستهکننده باشد، این احتمال وجود دارد که از خواندن ادامه متن منصرف شوند و بعدا هم از این تصمیم خود هم پشیمان نمیشوند. برای همین بهترین کار این است که از همان شروع مقاله، طوری بنویسیم که خواننده درگیر نوشته ما شود. از طرفی دیگر، چون اولین جمله با بقیه مقاله ارتباط منطقی دارد، اشکالی ندارد که خیلی زود نظر خواننده را جلب کنی.[۲]
- اگر اولین بار است که میخواهی بنویسی و اصطلاحا قلاب خوبی برای صید نداری! اصلا نگران نباش. خیلی از نویسندهها نوشتن سطرهای اول مقاله را جزو مراحل پایانی به حساب میآورند. کار آسانتر این است که از بقیه مقاله یک پیشنویس آماده کنی و در آخر یک شروع خوب برای آن بنویسی. با این کار ایدههای بیشتری برای نوشتن سطرهای اول داری.
- اگر بخواهی خواننده را اصطلاحا به قلاب بیاندازی، میتوانی از ترفندهایی استفاده کنی. مثلا یک حقیقت کمتر شناخته شده درباره آن مبحث، آمار خیرهکننده، نقل قول یا یک سوال تامل برانگیز را در ابتدا مطرح کن. تصور کن در حال نوشتن یک مقاله با موضوع "خطر رو به رشد چاقی کودکان در سراسر جهان" هستی، میتوانی این طور شروع کنی: "بر خلاف باور عمومی که چاقی کودکان را صرفا مشکل دامنگیر جوامع ثروتمند غربی میداند، اما بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۲۰۱۲، بیشتر از ۳۰ درصد کودکان پیشدبستانی در کشورهای در حال توسعه با مشکل اضافه وزن یا چاقی روبرو هستند.[۳]
- از طرفی دیگر، به تناسب با موضوع مقاله میتوانی با یک تصویر یا توضیح هیجانانگیر شروع کنی. حالا فرض کن یک مقاله با موضوع "تعطیلات تابستانی" مینویسی، میتوانی این طور شروع کنی: "زمانی که پرتوهای آفتاب را از میان شاخ و برگ درختان تنومند دیدم و صدای دارکوبها را از دور شنیدم، فهمیدم که یک جای خیلی خاص را پیدا کردهام."
-
2خوانندهی مقاله را به "جان" مطلب بکش. با این که یک جمله شروعکننده قوی میتواند توجه خواننده را جلب کند، اما اگر در ادامه نتوانی او را برای خواندن مقاله مشتاق نگهداری، ممکن است به راحتی او را از دست بدهی. اولین جملات مقاله که حکم "قلاب" دارند را با یک یا چند جمله مرتبط و منطقی به ادامه مقاله وصل کن. این جملات مرتبط، تصاویر و تعاریف بیشتری را ایجاد میکند تا جملات اول را به جملات بعدی مرتبط کند.
- به عنوان مثال، برای مقاله با موضوع "معضل چاقی" که در قدم دوم اشاره شد، در ادامهی جملهی اول مقاله میتوانی این جمله را اضافه کنی: "در واقع، چاقی در دوران کودکی یک مشکل رو به رشد است که به طور فزاینده و یکسان کشورهای ثروتمند و فقیر را تحت تاثیر قرار میدهد." این جمله اهمیت مسئلهای که در جملهی اول بیان شد را توضیح میدهد و آن را شاخ و برگ میدهد.
- همچنین برای مقالهی دوم با موضوع "تعطیلات تابستانی"، جملهی اول مقاله را به این صورت میتوانی دنبال کنی: "من تا عمق جنگلهای شمال رفته بودم و همه جوره گم شده بودم." این جمله به خواننده میگوید که تصویری که در جملهی اول ترسیم شد از کجا آمده است و خواننده را تحریک میکند تا برای این که بداند راوی چطور گم شده است، ادامه مطلب را بخواند.
-
3برای خواننده روشن کن که مقالهات دربارهی چه چیزی است. بعد از این که مقدمهی مقاله خوانده شد، خواننده توقع دارد که بداند مقاله دربارهی چه موضوعی است و همینطور هدف از نگارش آن چه بوده است. ممکن است مقاله را برای اهدافی مثل اطلاعرسانی، ایجاد انگیزه و یا سرگرمی نوشته باشی، پس این اهداف باید در مقدمه کاملا در نگاه خواننده به چشم بیایند. از طرفی، باید برای خواننده بیان کنی که این مبحثی که انتخاب کردهای چه اهمیتی دارد و همینطور او بعد از خواندن این مطلب چه چیزی بدست میآورد.[۴]
- در مقالهی فرضی اول با موضوع "معضل چاقی" که بالاتر اشاره شد، ممکن است این طور بتوانی بنویسی: "هدف از نگارش این مقاله بررسی روند جاری در نرخ جهانی چاقی کودکان و ارائهی سیاستهای خاص برای مبارزه با این معضل است." جملاتی مثل این به طور واضح و صریح میگوید که مقاله چه مسئلهای را میخواهد مطرح کند. بنابراین هیچ سوالی باقی نمیگذارد.
- برای مقالهی فرضی دوم با موضوع "تعطیلات تابستانی" هم میتوانی این طور بنویسی: "این روایت تابستان من در جنگلهای شمال است، تابستانی که در آن نه ترس از نیش حشرات، نه انبوه درختان کهنسال و نه حتی حساسیت به برگهای گَزَنه نتوانستند از این تغییر بزرگ در زندگی من جلوگیری کنند." این چند سطر به خواننده میگوید که آنها قرار است ماجرای سفر نویسنده را به یک شهر شمالی بخوانند و همزمان با این ترفند خواننده وادار میشود تمام ماجرایی که در دل داستان پنهان است را بخواند.
-
4ساختار مقالهات را مشخص کن. با ایجاد یک ساختار مشخص، به خواننده اجاره بده بداند که تو با چه روشی میخواهی دیدگاه یا استدلالت را بیان کنی. این کار را میتوانی با تشریح نظراتت انجام بدهی. موضع خودت را توضیح بده و همچنین خلاصهای از چیزهایی که مدافع این مواضع است را ارائه کن.[۵]
- در ادامه مقالهی "معضل چاقی" میتوانی این جملات را اضافه کنی: "این مقاله سه نگرانی اصلی بهداشت جهانی را دربرمیگیرد: افزایش دسترسی به مواد غذایی با کالری بالا، کاهش فعالیت بدنی و محبوبیت رو به رشد فعالیتهای بیتحرک در اوقات فراغت." برای یک مقاله سرراست مثل این، تشریح موضوعات اصلی بحث ایدهی خوبی است، چون خواننده بلافاصله توجیه موارد اشاره شده در جملات قبل را میفهمد.
- برای مقالهی "تعطیلات تابستانی" میتوانی لحن خود را صادقانه و با کمی بازیگوشی نگهداری. به هر حال، خیلی بهتر است این طور بنویسی: "با تجربهای که از زندگی کردن هم در شهر مازندران و هم در روستاهای جنگلهای شمال به دست آوردم، شخصا در طول سفر تغییر کردم." میتوانی این جمله را با توجه به جملات قبلی اصلاح کنی تا جالبتر به نظر بیاید.
-
5مدعای اصلی ایدهی خود را به مقاله اضافه کن. در مقالهنویسی، بیان مدعا در قالب یک جمله مطرح میشود که نکتهی اصلی مطلب را تا حد ممکن کوتاه و مختصر توضیح میدهد. در بعضی از مقالهها، مخصوصا مقالههای پنج-پاراگرافی که به عنوان تکالیف دانشگاهی یا بخشی از آزمون استاندارد نوشته میشوند، کم و بیش از تو میخواهند که مدعای خود را در همان پاراگراف اول تعریف کنی. حتی در مقالاتی که در آنها هیچ الزامی برای این کار نیست هم بهتر است مختصر مدعا یا خط اصلی نوشتهات را تعریف کنی و با این کار از فواید و قدرت تاثیر آن استفاده کنند. معمولا مدعا در آخر یا نزدیک به آخر پاراگراف اول گنجانده میشود، اما این موقعیت تحت شرایطی میتواند جابجا شود.[۶]
- در مقالهی معضل چاقی، چون با یک مبحث جدی سر و کار داری و حتما باید ملاحظات پزشکی و درمانی را در نظر داشته باشی، پس باید با لحنی متناسب، مدعای خود را بیان کنی: "سیاستهای ابتکاری برنامهی آموزش جهانی با اقداماتی نظیر آموزش جوامع، تغییر باورهای عمومی و تقویت پشتیبانی از باورهای درست، بیشترین تأثیر را در مبارزه با چاقی کودکان در سراسر جهان خواهد داشت." بیان این جملات به عنوان مدعای نویسنده، با چند جملهی مختصر به خواننده میگوید که هدف این مقاله چه چیزی است.
- در مقالهی تعطیلات تابستانی، قرار نیست مدعایی مطرح کنی. چون بیشتر میخواهی دربارهی حال و هوای خودت در آن سفر را به عنوان یک خاطره روایت کنی و دیدگاههای شخصیات را هم در خلال آن بیان کنی. یک جملهی مستقیم و بیروح شبیه این: "این مقاله داستان تعطیلات تابستانی من در شمال است." برای این نوشته مناسب نیست.
-
6یک لحن مناسب برای مقالهات انتخاب کن. در پاراگراف اول یا بعد از آن، هم برای این که "چه چیزی" را میخواهی مطرح کنی، فضا داری و هم برای این که "چطور" میخواهی به آن موضوع بپردازی، فضا هست. شیوهی نوشتن تو ــ چیزی که میتوانیم آن را آهنگ نوشتار بگوییم ـــ عاملی است که میتواند خواننده را به خواندن مقاله تشویق کند یا او را از خواندن آن منصرف کند. یعنی اگر لحن شروع مقاله شفاف، دلپسند و متناسب با موضوع اصلی مقاله باشد، بیشتر احتمال این هست که خواننده ادامهی مقاله را بخواند تا این که لحنی گنگ، بهمریخته و یا نامتناسب با موضوع داشته باشد. [۷]
- به دو مقالهی فرضی بالا با موضوع چاقی و تعطیلات تابستانی دوباره نگاه کن. دقت کن که هر دو مقاله دارای آهنگی طبیعی هستند، شفاف نوشته شدهاند و با موضوع خودشان هم تناسب دارند. مقالهی معضل چاقی یک مقالهی جدی و تحلیلی است که با سلامت عمومی سر و کار دارد، پس قاعدتا باید حاوی جملات و اصطلاحات پزشکی باشد. از طرف دیگر، نوشتهی تعطیلات تابستانی دربارهی یک خاطره و تجربهی هیجانانگیز است که تاثیر زیادی بر زندگی نویسنده داشته است، پس منطقا جملات باید حاوی نوعی بازیگوشی و هیجان باشند و احساسات ماجراجویانهی نویسنده را نشان دهند.
-
7خلاصه بنویس. یکی از اصول خیلی مهم در نوشتن پاراگراف اول خلاصهنویسی است. اگر میتوانی به جای شش کلمه، با پنج کلمه منظور خودت را برسانی، همین کار را بکن. اگر میتوانی از کلمات متداول و سادهتر به جای کلمات نامفهوم و گنگ (مثلا دست یازیدن در مقایسه با دستدرازی کردن) استفاده کنی، همین کار را بکن. اگر میتوانی پیام خود را در ده کلمه به خواننده برسانی، با دوازده کلمه این کار را نکن. هر جایی که دیدی به شرط کم نشدن از کیفیت و شفافیت، میتوانی پاراگرافهای مقدمه را کوتاهتر بنویسی این کار را انجام بده. به یاد داشته باش که هدف از پاراگراف مقدمه و معرفی این است که خواننده به "جان مطلب" کشیده شود، اما اول باید بتواند او را به اندازه کافی "تشنه" کند!
- همانطوری که در بالا هم اشاره شد، همزمان با این که داری سعی میکنی خلاصه بنویسی، نباید اجازه بدهی که متن مقدمه آنقدر کوتاه شود که نامفهوم و غیرمنطقی به نظر برسد. برای مثال، در مقالهی فرضی معضل چاقی، جملهای مثل این: "در حقیقت، چاقی کودکان یک مشکل جهانی است که به طور فزاینده در حال اثرگذاری بر روی کشورهای ثروتمند و فقیر است." را برای کوتاهنویسی، نباید با این جمله: "در حقیقت، چاقی واقعا یک مشکل است." جابجا کرد. این جملهی دوم تمام ماجرا را بیان نمیکند. ـــ این مقاله درباره شیوع رو به رشد معضل جهانی چاقی در میان کودکان است، نه این که چاقی به طور کلی از دیدگاه تو یک مشکل است.
نوشتن مقدمه
-
1سعی کن مقدمه را آخرسر بنویسی نه قبل ازنوشتن متن. موقع نوشتن مقاله، خیلی از نویسندهها فراموش میکنند که هیچ قاعده و اصلی وجود ندارد که آنها را ملزم کند تا نوشتن مقاله را از ابتدا شروع کنند. در واقع تو آزادی از هر جایی که فکر میکنی بهتر میتوانی به موضوع مقاله بپردازی شروع کنی، از وسط مقاله یا حتی از انتهای آن. آخرسر میتوانی نوشتهها را مثل قطعات پازل کنار هم بچینی.[۸]
- اگر هنوز نمیدانی دربارهی چه بنویسی و یا ایدهای برای شروع آن نداری، فعلا از نوشتن مقدمه بگذر و به بخشهای دیگر بپرداز. البته حتما به مقدمه نیاز هست، اما زمانی این کار را انجام بده که بقیهی مقاله را تمام کردی و به موضوع خیلی خوب مسلط شدهای. نوشتن را از قسمتی شروع کن که فکر میکنی آسانتر است. بقیهی بخشها را بعد میتوانی بنویسی.
-
2از روشهای توفان ذهنی (Brainstorming) استفاده کن. گاهی حتی بهترین نویسندگان هم ذهنشان از ایده خالی است. اگر برای نوشتن مقدمه یا هر بخش دیگری با دشواری مواجه هستی، حتما از توفان ذهنی استفاده کن. یک برگ کاغذ بردار و هر چیزی که دربارهی آن مبحث به ذهنت میرسد را روی کاغذ بیاور. البته این روش الزاما بهترین روش نیست، گاهی مشاهدهی ایدههایی که مطمئنی نباید از آنها استفاده کنی، ایدههایی را به ذهنت میآورد که در نهایت باید از آنها استفاده کنی.
- میتوانی از روشی به نام "نگارش آزاد" استفاده کنی. در این شیوه، هر چیز، دقیقا هر چیزی که به ذهنت میرسد را مینویسی و نوشتن جملات را مثل یک جریان سیال خودآگاه با تمرکز روی موضوع آنقدر ادامه میدهی تا قریحه و ذوقت به جوش آید! لازم نیست متن نهایی معنیدار باشد، اگر به سرنخ الهامبخش خیلی کوچکی هم برسی، به چیزی که نیاز است رسیدهای.
-
3چندین و چند بار ویرایش کن. معمولا اولین پیشنویسها حتما نیاز به ویرایش یا بازبینی دارند و تقریبا هیچ پیشنویسی نیست که به ویرایش و بازبینی نیاز نداشته باشد. یک نویسندهی خوب میداند که قبل از این که نوشتهاش را تمامشده به حساب بیاورد، باید آن را یک یا دو بار مرور و بازبینی کند. بازبینی و اصلاح به تو اجازه میدهد علاوه بر اصلاح غلطهای املایی و دستوری، بخشهای نامفهوم را ویرایش کنی، اطلاعات غیرضروری را حذف کنی و سایر اصلاحات را انجام بدهی. این کار خصوصا برای ابتدای مقاله خیلی مهم است، چون هر خطا و نقطه ضعفی در اول مقاله اثر منفی بر کل کار خواهد داشت. پس مطمئن شو که به این بخش از مقاله بیشتر بپردازی.
- مثلا، مقالهای را تصور کن که در اولین سطر دارای غلطهای املایی یا دستوری پیش پا افتاده است. با این که ممکن است آن اشتباه خیلی کوچک باشد، اما موجب میشود تا خواننده این طور نتیجهگیری کند که نویسنده یا بیدقت است یا غیرحرفهای. اگر قرار است برای این کار دستمزد (یا مدرک تحصیلی) بگیری، بنابراین باید دقت کنی که اشتباهاتی مانند این به کارت آسیب نزند.
-
4از دیگران نظر بخواه. هیچ نویسندهای در انزوا نویسنده نشده است. اگر فکر میکنی که چیز الهامبخشی پیدا نکردهای، با فردی که نظرش را قبول داری مشورت کن تا برای شروع مقالهات ایده بگیری. چون این فرد به اندازهی تو روی مقاله سرمایهگذاری نکرده و مثل تو به فکر نوشتن مقدمهای ایدهال نیست ممکن است از زاویهی دیگری به موضوع نگاه کند و مواردی را مطرح کند که به ذهن تو نرسیده است.
- از مراجعه به معلم، استاد و یا فردی که نوشتن مقاله را به تو تکلیف کرده، واهمه نداشته باش. بیشتر اوقات وقتی نظر آنها را بپرسی تصور میکنند که در کارت جدی هستی. بعلاوه، چون این افراد در مورد نتیجهی نهایی انتظاراتی دارند، میتوانند نکاتی را به تو بگویند که تو را بهتر به نتیجهی مورد نظرشان برساند.
نکات
- مطمئن شو به اندازهی کافی مطلب برای نوشتن داری و جملاتت را قدری با هم ترکیب کن. جذابیت کلید کار است. هیچ چیزی بدتر از خواندن مطالب خستهکننده یکی بعد از دیگری نیست. اگر نتوانی درست موضوع خودت را توضیح دهی، خواننده هم نمیتواند آن را درک کند و نتیجه کار ضعیف خواهد بود.
- وقتی از معلم یا استادت برای ویرایش مقاله کمک میخواهی، محترمانه و مؤدبانه این کار را انجام بده. بهترین فردی که میتواند به تو کمک کند، معلم یا استادی است که این کار را به تو سپرده است.
- ویرایش دوست تو است، مطالبت را ذخیره کن تا مجبور نشوی دوباره آنها را بنویسی. مقالهای که محتوا و ساختار خوبی دارد، هر چقدر هم که نشانهگذاری، املا و دستور زبانش بد باشد به آسانی قابل اصلاح و بازنگری است.
هشدارها
- در چهارچوب موضوع اصلی مقاله بمان.
منابع
- ↑ https://www.is34.org/pdfs/Examples_of_Argumentative_Language.PDF
- ↑ https://www.matrix.edu.au/how-to-structure-your-essay-introduction/
- ↑ http://www.who.int/mediacentre/factsheets/fs311/en/
- ↑ https://writingcenter.fas.harvard.edu/pages/beginning-academic-essay
- ↑ http://owll.massey.ac.nz/assignment-types/essay-introduction.php
- ↑ https://owl.purdue.edu/owl/general_writing/the_writing_process/thesis_statement_tips.html
- ↑ https://www.wheaton.edu/academics/services/writing-center/writing-resources/style-diction-tone-and-voice/
- ↑ https://smallbluedog.com/write-the-introduction-last.html
- http://writingcenter.unc.edu/handouts/introductions/